آسیب‌شناسی اجتماعی میکروسلبریتی‌های ایرانی در اینستاگرام

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران؛

2 دکتری علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران (نویسنده مسئول)؛

چکیده

در دنیای کنونی، شبکه‌های اجتماعی همانند اینستاگرام به‌شدت در حال گسترش هستند و این گسترش شبکه‌ها، پیامدهای متعددی بههمراه داشته است. یکی از پیامدهای شبکه اجتماعی اینستاگرام، ظهور میکروسلبریتی‌هاست که با روش‌های متعدد درصدد کسب شهرت هستند. ازاین‌رو پژوهش با روش کیفی و از تکنیک نتنوگرافی (شبکه‌نگاری) به تحلیل داده‌ها با روش موضوعی (تماتیک) که آن را تحلیل درون‌مایه نیز می‌خوانند، به تأثیر میکروسلبریتی‌ها بر شبکه اجتماعی و سپس بر جامعه پرداخته است. یافته‌های پژوهش پیش رو نشان می‌دهد که میکروسلبریتی‌ها موجب شکل‌گیری آسیب‌های متعددی در جامعه می‌شوند که می‌توان به تغییر گروه‌های مرجع، ترویج شرط‌بندی آنلاین، گسترش کلیشه‌های جنسی، گسترش مصرف تظاهری، انزوای نخبگان، از بین بردن ارزش‌های والای اجتماعی، گسترش تبلیغات عمل زیبایی، گسترش فراغت انفعالی و خشونت کلامی اشاره کرد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Social pathology of Iranian microcelebrities on Instagram

نویسندگان [English]

  • Mohammad Taqi Shariati Shiri 1
  • Ahmad Naghibzade 2
1 PhD student in Political Sociology, Faculty of Law and Political Sciences, University of Tehran;
2 PhD in Political Science, Faculty of Law and Political Science, University of Tehran (corresponding author);
چکیده [English]

Nowadays, social networks such as Instagram are expanding rapidly, and this expansion of networks has had many consequences. One of the consequences of the Instagram as a social network is the emergence of micro-celebrities who are trying to gain fame in many ways. This research analyzes the effect of micro-celebrities on the social network and then on the society with a qualitative approach using netnography technique and a thematic analysis. The findings show that micro-celebrities cause many harms in the society, which can have consequences like altering reference groups, promotion of online betting, expansion of sexual stereotypes, expansion of pretentious consumption, isolation of elites, destruction of transcendental social values, expansion of beauty treatment advertisements, expansion Passive leisure and verbal violence pointed out.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Micro-celebrity
  • Instagram
  • Iran
  • celebrity
  • Social pathology

مقدمه و بیان مسئله

فرهنگ سلبریتی به خصلت معرف جوامع رسانه‌ای شده کنونی تبدیل‌ شده است. سلبریتی‌ها در همه‌جا، در اخبار، رسانه‌های سرگرمی، تبلیغات تجاری و عرصه کنشگری حضور دارند و به‌طور اساسی ساحت‌های متعدد، مخصوصاً ساحت اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده‌اند. فرهنگ سلبریتی تفکرات، کردار، تربیت و نزاکت ما را شکل می‌دهد (کشور، 1398: 8) و بر هواداران مصمم و مردم تأثیر می‌گذارند. سلبریتی‌ها را می‌توان به دو گونه سلبریتی‌های سنتی و میکروسلبریتی‌ها یا سلبریتی‌های اینترنتی تقسیم کرد. سلبریتی‌های سنتی یا جریان اصلی بر رسانه‌های سنتی یا میراثی اتکا دارند. رسانه‌هایی که در تولید و گردش محتوا به‌شدت نهادی و دروازه‌بانی شده، سلسله‌مراتبی و اقتدارگرا هستند. در این نوع رسانه‌ها، سلبریتی‌های سنتی در کار خود نوعی جدایی و فاصله‌گیری از مخاطبان را اعمال می‌کنند؛ بر‌اساس مهارت و چیره‌دستی‌شان شناخته می‌شوند و در میان مخاطبان پرشمار جهانی شهرتی فراگیر دارند.

میکروسلبریتی‌ها در مقایسه با سلبریتی‌های سنتی مجبورند تعهد نیرومندی به مخاطبانشان داشته باشند؛ چراکه جماعتی از بینندگان مشتاق در اینترنت باعث شهرت آنها شده‌اند پس محبوبیت خود را برپایه حس اتصال و پاسخگویی تعاملی به مخاطبانشان استوار می‌کنند و به‌صورت ویرایش نشده و مانند آدم‌های «واقعی» با مسائل «واقعی» خود را نمایش می‌دهند. محبوبیت میکروسلبریتی‌ها اگرچه گستره محدودتری دارد اما عمیق‌تر است. به‌عبارت‌‌دیگر، دغدغه آنها باعث می‌شود برای تک‌تک مخاطبان خود ارزش قائل شوند، نظرهای آنها را بخوانند و به سؤال‌هایشان پاسخ دهند (آبیدین، 1398: 2۷-2۴). این روابط اجتماعی به‌تدریج باعث شکل‌گیری نوعی وفاداری در بین دنبال‌کنندگان میکروسلبریتی‌ها می‌شود، زیرا آنها احساس ارزشمندی کرده، حضورشان در صفحه اینستاگرامی را مفید دانسته و تأثیر مطالب آن را در زندگی خود احساس می‌کنند. به همین دلیل این افراد حوزه نفوذی منحصربه‌فرد دارند و به‌ویژه در زمینه سبک‌ زندگی اثرگذارند.

سلبریتی‌های سنتی به این دلیل که از رسانه‌های سنتی یا میراثی استفاده می‌کردند، کنترل‌پذیرند؛ چراکه این رسانه‌ها تحت مدیریت دولت‌ها بودند و همین امر سبب شده مسئولیت‌پذیرتر باشند. این در حالی است که میکروسلبریتی‌های اینترنتی از ساحت دیگری، یعنی اینترنت به شهرت می‌رسند که کنترل آن به‌راحتی رسانه‌های میراثی نیست و به‌مثابه میدان عمل می‌کنند. در این میدان، برندگان یا به شهرت رسیده‌ها، کسانی هستند که به میکروسلبریتی تبدیل می‌شوند. یکی از میدان‌هایی که در ایران بسیار پراهمیت است، اینستاگرام است. اینستاگرام، برمبنای تعداد کاربران آن، یکی از محبوب‌ترین شبکه‌های اجتماعی در ایران است (محسنیان‌راد، 1399: 550). میکروسلبریتی در راستای کسب شهرت در این شبکه از انواع روش‌ها استفاده می‌کنند که پیامدهای متعددی در سطح اجتماع دارد.

۱. پیشینه پژوهش

حسینی و دهقان (1399) در پژوهشی با عنوان «مطالعه فرهنگ شهرگی در فضای رسانه‌ای ایران با تمرکز بر کنشگری شهروندان تهرانی در شبکه‌های اجتماعی» به این نتیجه دست ‌یافته‌اند که هرچه تحصیلات، سن و طبقه اجتماعی پاسخگویان (مصاحبه‌شوندگان) بیشتر باشد، میزان گرایش آنها به اخبار سلبریتی بیشتر است. از میان 12 تیپ سلبریتی، به‌ترتیب سلبریتی‌های حوزه سینما و تلویزیون، موسیقی و ورزش بیشترین محبوبیت را میان پاسخگویان داشتند و کمترین محبوبیت به سلبریتی‌های سیاسی مربوط است. دلایل جذابیت سلبریتی‌ها برای پاسخگویان، ذیل پنج مقوله جذابیت و پوشش ظاهری، سبک‌ زندگی مدرن، شیوه تفکر، مسئولیت‌پذیری اجتماعی و مورد اعتماد بودن به‌عنوان رهبران فکری جامعه قابل‌تبیین است.

عباسی و جعفری (1399) در مقاله‌ای ذیل عنوان «تأثیر کنش‌های اینستاگرامی سلبریتی‌ها بر سبک زندگی کاربران ایرانی» بیان می‌دارند که کنش‌های سلبریتی‌ها بر سبک‌ زندگی کاربران ایرانی (الگوی مصرف، نوع پوشش، اوقات‌ فراغت، مدیریت بدن و روابط میان‌فردی) تأثیرگذار است و در‌مجموع 25 درصد از واریانس مربوط به تغییرات سبک زندگی کاربران ایرانی اینستاگرام، از طریق کنش‌های سلبریتی‌ها تبیین می‌شود.

اسلامی، موسوی و علی‌خواه (1399) در بررسی که پیرامون «سلبریتی‌های مجازی؛ غریبه‌های آشنا در عصر رسانه‌های اجتماعی گونه‌شناسی زنان مشهور ایرانی در رسانه اینستاگرام» انجام داده‌اند به این نتیجه رسیده‌اند که «خودبرندسازی»، «انتشار مداوم زندگی روزمره»، «واقعی جلوه کردن»، «برقراری ارتباط تعامل‌محور با هواداران»، «یک‌شبه راه صدساله رفتن» و «درآمدزایی از طریق تبلیغات» ازجمله مهم‌ترین ویژگی‌های میکروسلبریتی‌های زن ایرانی هستند.

اکبرزاده جهرمی و تقی‌آبادی (1398) در مقاله‌ای با عنوان «ستاره‌های خرد ایرانی در قاب سلفی: مطالعه نشانه‌شناختی شهرت خرد در اینستاگرام»، بیان داشته است که سازوکارهای گسترش شهرت خرد در شبکه‌های اجتماعی در حال دگرگون کردن جنبه‌های مهم از فرهنگ و ازجمله جابه‌جایی در مرزهای حریم خصوصی است. تغییر در فرهنگ شهرت را می‌توان با دیگر تغییرات کلان فرهنگی همچون افزایش فردگرایی، تعمیق عرفی‌گرایی و تضعیف بعضی از شاخص‌های دین‌داری در جامعه ایران همبسته دانست.

مهرپرور (1398) در مقاله‌ «بازنمود زندگی روزمره در صفحات میکروسلبریتی‌های زن اینستاگرام» معتقد است که میکروسلبریتی‌های اینستاگرام برای حفظ خود آرمانی از مصرف‌گرایی، تجمل‌گرایی، فرهنگ وانمود کردن، آیین‌های باستانی ایرانی و غیرایرانی، خلاقیت و ابتکار، عبور از مرز هنجارهای قانونی و اجتماعی و خاطره‌سازی بهره می‌برند تا شهرت خود را در این شبکه اجتماعی تثبیت کنند.

عبداللهی‌نژاد و مجلسی (1397) در مقاله «خشونت کلامی در فضای مجازی؛ مطالعه موردی اظهارنظرهای دنبال‌کنندگان در صفحات اینستاگرام هنرمندان ایرانی» با تحلیل حدود 1500 اظهارنظر که حاوی خشونت کلامی بودند، مواردی ازجمله: زندگی شخصی، جایگاه و مقام حرفه‌ای هنرمند، آسایش و رفاه، جنسی، جنسیت، سیاست، مذهب، قومیت و اصل و نسب، دغدغه‌های اجتماعی و فرهنگی را از مهم‌ترین مضامین نشان می‌دهند.

خامیس، انگ و ولینگ[1] (201۶) در مقاله‌ای با عنوان «خودبرندسازی، میکروسلبریتی و ظهور اینفلوئنسرهای رسانه‌های اجتماعی» هدف را بررسی انتقادی ایده خودبرندسازی می‌دانند که ابتدا در دهه ۱۹۹۰ عمومیت یافت. از اوایل دهه ۲۰۰۰، خودبرندسازی نه‌تنها ازسوی افرادی که تصویر عمومی قوی بودند (مانند ورزشکاران، حرفه‌ای‌های موسیقی و نظیر این موارد) بلکه ازسوی افراد «عادی»ای انجام می‌شد که با زیرکی قابلیت‌های بازاریابی در فناوری‌های همگرا را محک می‌زدند. به‌نظر نویسندگان، خود‌برندسازی از طریق رسانه‌های اجتماعی بر پاشنه توجه و روایت می‌چرخد و در‌عین‌حال به‌طرز چشمگیری پتانسیل شهرت و سلبریتی را گسترش می‌دهد.

سنفت[2] (۲۰۰۸) در کتاب «میکرو‌سلبریتی و خودِ برند‌ شده» معتقد است که ظهور کردار میکروسلبریتی و حضور فوق عمومی به شرایط اجتماعی‌ای منجر شده است که می‌توان آن را «آشنایی غیرعادی» نامید. آشنایی غیرعادی واکنشی به‌اصطلاح «غریبه‌های آشنا» است که استنلی میل‌گرام آن را برای افرادی به‌کار برد که یکدیگر را به چشم، نه با نام می‌شناسند. میکروسلبریتی به‌معنای تهدیدها و فرصت‌های جدید و همچنین به‌معنای مسئولیت‌های تازه است. در زمانه‌ای که به طرق مختلف از دور می‌توانیم به زندگی دیگران وارد شویم باید بگوییم که چرا انتخاب کرده‌ایم تا به تماشای اتفاقات خاصی بنشینیم که در مقابل چشمانمان در حال وقوع است و گویی هیچ‌کاری درباره آنها نمی‌شد انجام داد.

گفتنی است آثار فوق تا حدودی توانسته‌اند خلأ‌های پژوهشی را در این حوزه پر کنند؛ اما به دو دلیل از موضوع این پژوهش متفاوتند: دلیل نخست اینکه، این مقالات بر سلبریتی‌ها تمرکز داشتند درحالی‌که مقاله پیش رو بر میکروسلبریتی‌ها تمرکز دارد؛ دلیل دوم، مقالاتی که در حوزه میکروسلبریتی‌ها نوشته‌ شده است درصدد بود‌ند یا این پدیده را دسته‌بندی کنند یا بازنمود آنها را در شبکه‌های اجتماعی تبیین کنند؛ اما در این مقاله پیامدهای اجتماعی میکروسلبریتی‌ها را در ساحت اینستاگرام بررسی می‌کند.

۲. مبانی نظری

مبانی نظری ما در این مقاله براساس رویکرد «سلبریتیزه‌ شدن[3] جامعه و فرهنگ» است که الیویر دریسنز[4] آن را در سال 2013 در مقاله‌ای ذیل عنوان «سلبریتیزه ‌شدن جامعه و فرهنگ: درک پویایی‌های ساختاری فرهنگ سلبریتی» مطرح کرده است. دریسنز در ابتدا به تفکیک مفهومی اصطلاحات سلبریتی‌سازی و سلبریتیزه‌ شدن می‌پردازد. او «سلبریتیزه ‌شدن» را برای آن دسته از تغییرات اجتماعی و فرهنگی به‌کار می‌برد که مستلزم حضور سلبریتی است. در مقابل «سلبریتی‌سازی»[5] دربرگیرنده تغییرات فردی یا به‌ شکل دقیق‌تر، فرایندی است که با آن افراد معمولی یا شخصیت‌های عمومی به یک سلبریتی تغییر می‌یابند که ستاره‌های فیلم، ستاره‌های دانشگاهی، سیاستمداران سلبریتی یا افراد متنفذ شناخته ‌شده از آن جمله‌اند. سلبریتی‌سازی مستلزم کالایی شدن است. از‌یک‌سو، سلبریتی‌ها هم کار و هم حاصل کار هستند (Dyer, 2004: 5)؛ یعنی صنعت سلبریتی، سلبریتی‌ها را شکل می‌دهد و به تولید و فروش سایر کالاها کمک می‌کنند. از‌سوی‌دیگر، سلبریتیزه ‌شدن نه فقط فردی بلکه در ساحت‌های اجتماعی رخ می‌دهد.

سلبریتیزه ‌شدن به بهترین وجه می‌تواند به‌مثابه تحول ساختاری بلندمدت یا فرا-فرایند[6] هم‌طراز با جهانی‌ شدن، فردی شدن یا رسانه‌ای‌ شدن قابل‌درک شود. این فرا فرایند معطوف به تغییرات مشخصی در ماهیت سلبریتی و نهادینه شدن فرهنگی و اجتماعی آن (جنبه کیفی‌اش) است. سلبریتیزه‌ شدن با عطف توجه به ماهیت متغیر سلبریتی، همانند دمکراتیک‌سازی سلبریتی تلقی شده است؛ به‌عبارت‌دیگر شهرت مبتنی‌بر دستاورد[7] به شهرت مبتنی‌بر رسانه[8] تغییر یافته است. در اینجا، نیازی نیست افراد برای مشهور شدن دستاورد یا استعداد خاصی داشته باشند، بلکه صرف حضور در رسانه و به‌آسانی مشهور شدن کافی است (Driessens, 2013: 644). دریسنز معتقد است که اگر به تعاریف موجود و تبیین‌های احتمالی سلبریتیزه ‌شدن نگاهی کلی بیندازیم متوجه درکی کل‌گرایانه از این فرا-فرایند و ماهیت بسیار مکانیکی و حتی علّی می‌شویم. در این راستا او به‌ ضرورت ترکیب دیدگاه‌های پراکنده درباره سلبریتیزه ‌شدن و بینشی همه‌جانبه نسبت به نمودها و پیشران‌های این سلبریتیزه شدن می‌پردازد. رویکرد سلبریتیزه ‌شدن جامعه و فرهنگ، سه شاخص و سه پیشران را برای سلبریتیزه شدن مطرح می‌کند. شاخص‌ها عبارتند از: دمکراتیک ‌شدن، متنوع‌ شدن[9] و مهاجرت. پیشران‌ها نیز شامل: رسانه‌ای‌ شدن، شخصی شدن و کالایی شدن (Ibid.: 645).

همان‌طور که در بالا گفته شد، سه شاخص برای سلبریتیزه شدن جامعه و فرهنگ وجود دارد. نخستین شاخص دمکراتیک شدن است که به بی‌ارزش شدن شایسته‌سالاری در فرهنگ سلبریتی و تغییر از سلبریتی اکتسابی[10] به انتسابی[11] اشاره دارد (Draper, 2008: 3). شاخص دوم یعنی متنوع شدن، حکایت از این مسئله دارد که سلبریتی صرفاً به رسانه، سرگرمی و ورزش منحصر نمی‌شود؛ بلکه ساحت‌های سیاست، خوراک‌شناسی، کسب‌وکار و دانشگاه را نیز دربرمی‌گیرد. مهاجرت شاخص سوم را تشکیل می‌دهد که به معنی فرایندی است که از طریق آن سلبریتی‌ها هم از استقلال نسبی‌شان به‌عنوان یک شخصیت عمومی و هم از موقعیت سلبریتی بودنشان برای گسترش فعالیت‌های حرفه‌ای دیگر در عرصه اصلی خودشان یا در نفوذ به سایر عرصه‌ها استفاده می‌کنند (Driessens, 2013: 648).

پیشران‌های سلبریتیزه شدن فرهنگ و جامعه نیز به سه بخش تقسیم می‌شود. در بخش نخست، یعنی رسانه‌ای شدن، رسانه در بسیاری از ارزیابی‌ها از فرهنگ سلبریتی به‌عنوان یکی از مقصران اصلی چگونگی رونق یافتن و نهادینه شدن آن در فرهنگ و جامعه قلمداد می‌شود. در این برداشت، رسانه محدود به تکنولوژی‌های خاصی نیست بلکه دربرگیرنده اعمال اجتماعی هم هست، رسانه به‌عنوان سازمان و ‌نهاد اجتماعی است (Krotz, 2009: 23). بخش دوم یعنی شخصی‌سازی به‌موازات فردی شدن پیش می‌رود، فرا-فرایندی که در جوامع شدیداً تمایز یافته غالب است. به‌عبارت‌دیگر، موقعیت سلبریتی دقیقاً در قلب فرهنگ عمل می‌کند و با برداشت‌هایی از فردیت تشدید می‌شود که زمینه ایدئولوژیک فرهنگ غربی هستند. درحالی‌که نتیجه شخصی شدن غلبه وسیع سوژه و جنبه‌های فردی بر عموم است کالایی شدن یا پیشران سوم، با دادن ارزش‌های اقتصادی به افراد آنان را از سوژه‌های فردی به کالا تغییر می‌دهد (Driessens, 2013: 650-653).

۲-۱. میکروسلبریتی‌ها و سلبریتیزه شدن جامعه و فرهنگ

نخستین‌بار «سنفت» مفهوم میکروسلبریتی را وارد حوزه «مطالعات سلبریتی»[12] کرد. او در فاصله سال‌های 2000 تا 2004 پژوهشی را در حوزه دخترهای دوربینی و مخاطبانشان انجام داد. این دخترهای دوربینی، آگاهانه تصاویر خود را در اینترنت برای همگان پخش می‌کردند و شهرت به‌دست می‌آوردند. سنفت این شکل از شهرت‌خواهی‌ را «میکروسلبریتی» نام نهاد که در آن کاربران از تکنولوژی‌ها و پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی و اجرای نمایش در اینترنت برای به‌دست آوردن محبوبیت استفاده می‌کنند. راهبردهای عمده‌ آنها کاشت یک تصویر همگانی از خود به‌عنوان یک برند و اندر کنش با بینندگان از راهکارهای عاطفی بود. سنفت با استفاده از دختران دوربینی به‌عنوان وسیله‌ای برای فهم این شکل نو از شهرت استدلال کرد که میکروسلبریتی‌ها در اینترنت به چند دلیل مشابه سلبریتی‌ها در صنایع سرگرمی سنتی نیستند درحالی‌که سلبریتی‌های سنتی نوعی جدایی و فاصله‌گیری از مخاطبان را در کار خود اعمال می‌کنند، میکروسلبریتی‌ها محبوبیت خود را برپایه‌ حس اتصال و پاسخگویی اندر کنشی به مخاطبانشان استوار می‌کنند (Senft, 2008: 25).

درحالی‌که سلبریتی‌های سنتی احتمالاً براساس مهارت و چیره‌دستی‌شان شناخته ‌شده‌اند، از میکروسلبریتی‌ها انتظار می‌رود خود را به‌صورت ویرایش نشده و مانند آدم‌های واقعی با مسائل واقعی نمایش دهند؛ درحالی‌که سلبریتی‌های سنتی ممکن است در میان مخاطبان پرشمار جهانی شهرت فراگیر داشته باشند، میکروسلبریتی‌ها محبوبیتی دارند که گرچه گستره‌ محدودتری دارد، عمیق‌تر است. افزون‌بر‌آن، میکروسلبریتی‌ها در مقایسه با سلبریتی‌های سنتی مجبورند تعهد نیرومندتری به مخاطبانشان داشته باشند، چون شهرت میکروسلبریتی‌ها از راه جماعتی از بینندگان مشتاق در اینترنت برساخته می‌شوند، نه اینکه سازوکارهای صرف صنعت سنتی سرگرمی آنها را بسازد.

مهم‌ترین خصلت‌های معرف میکروسلبریتی‌ها را می‌توان خاص‌بودگی، عجیب‌وغریب بودن و استثناگرایی دانست. خاص‌بودگی به معنی فریبنده‌سازی و شادانه‌سازی کردارها و توانایی‌هایی است که به‌شدت انحصاری هستند و مردم عادی نمی‌توانند بدون صرف سرمایه‌ اقتصادی زیاد آنها را تجربه کنند. پدیده‌ «بچه پول‌دارهای اینستاگرام» نمونه‌ای کلاسیک از خاص‌بودگی است. «عجیب‌وغریب بودن» خصلتی است که براساس ناآشنایی شکل می‌گیرد. در انتها نیز «استثنا‌گرایی» حکایت از توانایی‌های نامعمول، کیفیت‌های حیرت‌آور یا مهارت‌های تخصصی یک شخص دارد؛ این شخص می‌تواند ذاتاً نخبه یا معمولی باشد، اما به‌دلیل «سرمایه‌ فنی» خود توانسته جالب باشد یا تحسین شود (آبیدین، 1398: ۵۸-۴۶).

به‌طورکلی، میکروسلبریتی فردی است که با گذاشتن عکس و فیلم از لحظات خصوصی زندگی‌اش و همچنین بیان دیدگاه‌هایش در شبکه‌های اجتماعی نظیر اینستاگرام معروف و محبوب شده است. میکروسلبریتی‌های موفق که تعداد دنبال‌کنندگان زیادی جذب و حفظ کرده‌اند، برخی ویژگی‌های مشترک دارند برای مثال بیشتر آنها حس شوخ‌طبعی دارند، دیدگاه‌های خودشان در زمینه‌های مختلف را شفاف بیان می‌کنند مهم‌تر از همه در اینستاگرام خود چیزی را به نمایش می‌گذارند که دنبال‌کنندگان آنها ندارند؛ اما رؤیای آن را در سر می‌پرورانند. به‌عبارت‌دیگر با عکس، فیلم و نظرهایشان، آرزوی دنبال‌کنندگانشان را نمایش می‌دهند.

 

۳. روش‌شناسی پژوهش

جهت انجام پژوهش حاضر از روش کیفی استفاده ‌شده و راهبرد کیفی مورد استفاده در این تحقیق، تکنیک نتنوگرافی بوده است. «نتنوگرافی» یا «اتنوگرافی مجازی» شاخه‌ای از اتنوگرافی سنتی است و یک روش کیفی جدید است که به محقق این توانایی را می‌دهد تا در مورد اجتماعات اینترنتی پژوهش عمیق انجام دهد. از نظر کوزینتس، نتنوگرافی روشی است که روش‌های سنتی اتنوگرافی نظیر مصاحبه رودررو و یادداشت‌های میدانی را با روش‌های آنلاین مانند مشاهده مشارکتی آنلاین و مبادلات ایمیلی ترکیب می‌کند (Kozinets, 2021: 20). در این روش محقق به اطلاع رسانه‌های کلیدی تحقیق دسترسی مداوم دارد. نتنوگرافی همچون اتنوگرافی سنتی از طریق «غوطه‌وری» محقق در زندگی اجتماعات یا فرهنگ‌های آنلاین به‌دنبال چیزی است که کلیفورد گیرتز از آن به «توصیف ضخیم» یاد می‌کند (Bowler, 2010: 1271). نتنوگرافی در اجرا شش مرحله اتنوگرافی را دنبال می‌کند: طراحی تحقیق، ورود، جمع‌آوری اطلاعات، تفسیر، تضمین استانداردهای اخلاقی و ارائه گزارش تحقیق. نتنوگرافی یا مردم‌نگاری مجازی سه مرحله اصلی دارد: در مرحله اول محقق در نقش یک «مشاهده‌گر صرف» است. در این مرحله محقق به‌عنوان مشاهده‌کننده فعالیت‌های افراد در فضای مجازی ظاهر می‌شود و سعی می‌کند تا فاصله خود را با تعاملات آنلاین میان افراد حفظ کند. در مرحله دوم محقق سعی می‌کند تا تجربه بیشتری درباره موضوع تحقیق به‌عنوان عضوی از اجتماع مجازی کسب کند و تلاش می‌کند تا مشارکت فعال داشته‌ باشد (Kozinets, 2021: 22-24). در این پژوهش نیز از حدود دو سال گذشته این مرحله آغاز شده و هدف محققان درک بهتر از احساسات، کنش‌ها و واکنش‌های مشارکت‌کنندگان است. در مرحله سوم محققان با انتخاب نمونه‌ها به تحلیل آنها پرداختند.

در این پژوهش از میان راهبردهای ده‌گانه نمونه‌گیری هدفمند از راهبرد نمونه‌گیری گلوله برفی استفاده‌ شده است. ازاین‌رو محققان با افرادی گفتگو کرده‌اند که از جنبه‌های مختلف موضوع تحت مطالعه، اطلاعات و شناخت مناسب و نسبتاً کافی داشته باشند. این افراد را اصطلاحاً مطلعان یا دروازه‌بان می‌خوانند (Neuman, 2013: 441). تعداد نمونه‌ها برای انجام مصاحبه نیز از معیار اشباع نظری پیروی کرده است. اشباع نظری زمانی اتفاق می‌افتد که محقق به این نتیجه برسد که در یک مرحله از کار شباهت مفاهیم به‌دست‌آمده زیاد شده و مفاهیم جدیدی ظهور نمی‌کنند.

جهت تحلیل داده‌ها در این تحقیق از روش موضوعی (تماتیک) استفاده‌ شده که آن را تحلیل درون‌مایه می‌خوانند. تحلیل تماتیک عبارت است از تحلیل مبتنی‌بر استقرای تحلیلی که در آن محقق از طریق طبقه‌بندی داده‌ها و الگویابی درون‌داده‌ای و برون‌داده‌ای به یک سنخ‌شناسی و درک تحلیلی دست می‌یابد. به‌عبارت‌دیگر، تحلیل تماتیک عبارت است از عمل مفهوم‌یابی و شناسایی تم‌های محوری با این هدف که داده‌ها چه می‌گویند. تشریح فرایند کدگذاری در جدول ۱ آمده است. به‌منظور افزایش اعتبار تحقیق، کدگذاری داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار مکس کی دی ای ۲۰۱۸[13] انجام گرفت.

جدول 1. فرایند تشریح کدگذاری

مرحله

گام

اقدام

تجزیه متن

1.     آشنا شدن با اظهارات مورد بررسی

مطالعه اولیه و مطالعه مجدد داده‌ها

نوشتن ایده‌های اولیه

2.     ایجاد کدهای اولیه و کدگذاری

کدگذاری ویژگی‌های جالب داده‌ها

3.     جستجو و شناسایی مقوله‌ها

تطبیق دادن کدها با مقوله‌های بالقوه

استخراج مقوله‌ها از بخش‌های کدگذاری شده اظهارات کاربران

پالایش و بازبینی مقوله‌ها

4.     ترسیم شبکه مقولات با استفاده از نرم‌افزار

بررسی و کنترل هم‌خوانی مضامین با کدهای استخراج‌ شده

انتخاب مقولات اصلی

ترسیم نقشه‌های مقوله‌ها

تشریح متن

5.     تحلیل شبکه مقوله‌ها

تعریف و نام‌گذاری مقوله‌ها

توصیف و توضیح شبکه مقوله‌ها

ترکیب متن

6.     تدوین گزارش

تلخیص شبکه مقوله‌ها و بیان مختصر و صریح مقوله‌ها

مرتبط کردن نتایج تحلیل با سؤال تحقیق

مأخذ: یافته‌های تحقیق.

روایی و پایایی در نتنوگرافی از طریق اعتبار‌یابی با تحلیل مقایسه‌ای مداوم[14] با رفت‌وآمد مکرر میان سه مرحله کدگذاری نسبت به‌ دقت، سازگاری، ثبات، معناداری و عمومیت اطمینان کافی احراز شد و نتایج نهایی به‌دست‌ آمده از داده‌ها هم از تراکم مفهومی[15] و هم از تمایز مفهومی[16] برخوردار است.

 

۴. تاکتیک‌های میکروسلبریتی‌های ایرانی

براساس تحلیل صفحات اینستاگرام یازده  میکروسلبریتی ایرانی به این نتیجه رسیدیم که آنها همواره در راستای جلب هواداران، روش‌‌های متعددی را به‌کار می‌برند. روش‌‌هایی که موجب شده آنها روزبه‌روز در اینستاگرام هواداران و قدرت تأثیرگذاری‌ بیشتری پیدا کنند. در زیر خلاصه‌ای از تاکتیک‌های آنها بیان می‌شود.

جدول 2. تاکتیک‌های میکروسلبریتی‌ها در جهت جذب هواداران

شماره

تاکتیک

توضیحات

1

لاکچری بودن: آنها در عکس‌هایی که در صفحه خود بارگذاری می‌کنند، همواره شیک و مدرن به‌نظر می‌رسند.

 

تصویر 1. سوشا سبحانی، یکی از میکروسلبریتی‌های اینستاگرامی

 

2

عکس گرفتن با سلبریتی‌های جریان اصلی: میکروسلبریتی‌ها برای پراهمیت نشان دادن خود با سلبریتی‌های سنتی عکس می‌گیرند.

 

تصویر 2. رضا پرسش و محمدرضا احمدی

 

 

تصویر 3. محمدامین کریم‌پور همراه با وحید امیری (فوتبالیست)

3

اصرار به واقعی بودن: میکروسلبریتی‌های ایرانی که درصدد هستند خود را از سلبریتی جدا کنند، بر این باورند که باید زندگی روزمره و لحظات ساده از زندگی را به نمایش گذارند. به همین دلیل آنها همواره می‌گویند که «من هم یکی هستم مثل شما» (اسلامی، 1396: 52).

«چه خبرا؟ من که مست و پاتیلم» (ساسی مانکن)؛ «همه دوستای دروغگو و جر زنتونو تگ کنید» (محمدامین کریم‌پور)؛

4

عکس گرفتن با خارجی‌ها: آنها همواره تلاش می‌کنند که عکس‌هایی با مسافران خارجی داشته‌ باشند که به ایران می‌آیند. هواداران نیز این‌گونه تفسیر می‌کنند که چون او با خارجی‌ها ارتباط دارد، آدم مهمی است.

 

 

تصویر 4. مستر مبین و عکس گرفتن با خارجی‌ها

5

ارتباط لحظه‌به‌لحظه با مخاطبان: آنها بسیار تلاش می‌کنند که ارتباط لحظه‌به‌لحظه با هواداران خود برقرار کنند. بسیاری از آنها بیش از پنج پست در روز بارگذاری می‌کنند تا هواداران احساس کنند که اگر مرتب او را پیگیری نکنند، چیزی را از دست می‌دهند.

«به مناسبت عید نوروز، به حرف شما گوش دادم و خواستم یه صفایی بدم ولی الان در حد چیییییی پشیمونم!!!! خدایااا، نفسم بالا نمیاد» (ندا یاسی)؛ «من یک...[17] بیرون بدم» «مامان شدم» (دنیا جهانبخت)؛ «من یک... بیرون بدم»

7

داشتن زندگی عاشقانه: میکروسلبریتی‌ها درصدد هستند تا به هواداران خود نشان دهند که زندگی عاشقانه‌ای دارند و روابطشان با همسرشان بسیار عالی است. آنها فیلم عروسی خود را به اشتراک می‌گذارند و در ماشین همراه با آهنگ می‌خوانند و فیلم آن را در اینستاگرام بارگذاری می‌کنند.

 

تصویر ۵. دنیای جهان‌بخت و همسرش

8

نمایش مدام زندگی روزمره: میکروسلبریتی‌ها بی‌اهمیت‌ترین مسائل زندگی روزمره خود مانند شستن ظرف‌ها، پاک کردن تلویزیون و سایر مسائل را به نمایش می‌گذارند تا هواداران احساس نزدیکی بیشتر داشته‌ باشند.

عکس مدنظر حذف شد.

9

داشتن تکیه‌ کلام منحصربه‌فرد: تکیه کلام برای میکروسلبریتی مانند تخلص برای شاعر است. داشتن تکیه‌ کلام بر بازاریابی میکروسلبریتی بسیار مؤثر است.

برخی از این تکیه ‌کلام‌ها عبارتند از: «جون دل»، «عشقکولای من سلام» (سهیل سنگرزاده)، «جیگرت درآد» (مستر مبین)؛ «همه‌چی می‌خورم» (مهدیس بود)؛ «بچه اکباتان‌ام» (محمدامین کریم‌پور).

مأخذ: همان.

۴-۱. آسیب‌شناسی اجتماعی میکروسلبریتی‌های ایرانی در اینستاگرام

براساس تحلیلی که از اظهارنظرهای هواداران یازده میکروسلبریتی صورت گرفت، کدهای متعددی استخراج شد. در میان مقولات، صرفاً مقولاتی معنادار تشخیص داده ‌شده که تعداد آن از 30 کد فراتر رفت.

 

جدول ۳. نمونه‌ای از کدهای به‌دست‌ آمده

گسترش کلیشه‌های جنسیتی

«اوووف چه جیگر شدی»، «... مارو»، «با این صدای...»، «ادای... رو در نیار»، «دوست دارم...»، «بحث کردن با زن مثل گریه کردن پای قبر بدون مُرده هست»

مصرف تظاهری

«وااایی خدا هوس کردم دهنم آب افتاد»، «عجب معده‌ای داری لامصب»، «دهنم آب افتاد دختر»، «چقدر کفشات خوبههه»، «به یک جفت گوشواره زیبا و ست لباس نیاز داری قشنگم»،

خشونت کلامی

«خاک عالم به سرت الگوی جامعه»، «بی‌شعور و پست فترت‌تر از تو در جهان وجود ندارد»، «تو عر نزنی هم خر بودنت ثابت شدس»، «مچچچچچچککککرم مچکرم ک این قد اسکولی»، «آره ارواح عمت»، «خفه شو... سگ».

تغییر گروه‌های مرجع

«هر سال عید میترکونه ولی نمی‌دونه این بچه‌ها ازش یاد میگرن جامعه رو خراب می‌کنه»، «به این پول ندیا عامل کوری نصفی از مردم ایران»، «امسال به‌خاطر آنلاین بودن مدرسه‌ها بیشتر بچه‌های دبستانی هم گوشی به‌دست هستن فقط با این هرزه که آوردی تو کلیپت این بچه‌ها شروع به پرس‌وجو کردن و دیدن فیلم‌های مبتذل این هرزه می‌کنند اونوقته که فاجعه اصلی شروع میشه»، «ساسی جان این زن پورن استاره این کلیپ تأثیر منفی میزاره رو کودکان و نوجونا نمی‌دونم چه هدفی داری ولی به وطن خودت خیانت نکن»، «نکنه مخاطبتای کم سنتو میخوای از راه بدر کنی؟»

ترویج شرط‌بندی آنلاین

«یعنی مطمئنی که سایته فیک نیست»، «خدایش اگر برنده بشم، پول رو به حسابم واریز می‌کنید؟»، «عجبا این سایتی که گذاشتیش خیلی راحته عضو شدن توش»

از بین بردن ارزش‌های بالای اجتماعی

«یه تنه داری موزیک و فرهنگ هنری مملکتتو به قهقرا می‌بری درود بر تو بزرگمرد»، «موافق نیستم با شوخی کردن با این‌جور چیزا»، «تن فردوسی تو گور داره می‌لرز»، «شاهنامه شناسنامه و هویت حماسه‌ی ملی ایرانه به چپتون گرفتینشون و مسخرش میکنین»

گسترش فراغت انفعالی

«حالش خیلیه، واقعاً برام جذاب بود»، «انگار من یکی از تماشاگران نیوکمپ بودم»، «یعنی خود اضطراب هسش»

تبلیغات عمل زیبایی

«کجا دماغت رو عمل کردی؟ خیلی خوب بالا کشیدتش»، «مژه رو خوب نکاشتی من یک جای خوب سراغ دارم براش»، «باسنت را عمل کردی این‌قدر... شده»،

انزوای نخبگان

«بابا کی به این مزخرفات ناظری گوش می‌ده»، «باز تو فیلسوف شدی برا ما ادای اینکه میاد تلویزیون، ها اعوانی، رو در نیار».

مأخذ: همان.

 

در شکل ۱ با استفاده از «نقشه مکس» در نرم‌افزار مکس کیو دی ای آسیب‌های میکروسلبریتی‌ها نشان داده شده است.

 

شکل 1. نقشه مکس. کیو. دی. ای از آسیب‌شناسی اجتماعی میکروسلبریتی‌های ایرانی در اینستاگرام

مأخذ: یافته‌های تحقیق.

 

نمودار ۱. فراوانی کدهای تحلیل

 مأخذ: یافته‌های تحقیق.

 

۴-۲. گروه‌های مرجع جدید

سایت هایپ‌اودیتر،[18] آماری از میانگین سنی کاربران میکروسلبریتی‌ها ارائه می‌دهد که نشان‌دهنده شکل‌گیری مرجعیت جدید برای گروه‌های جوانان است. 43 درصد از کاربران با میانگین سنی 18 تا 24 سال، 38 درصد از کاربران با میانگین سنی 25 تا 34 سال بیشترین میزان دنبال‌کنندگان این میکروسلبریتی‌ها را تشکیل می‌دهند که این نشان از تأثیرگذاری آنها در میان جوانان و شکل‌گیری گروه‌های مرجع جدید است.

 

نمودار ۲. میانگین سنی دنبال‌کنندگان 11 میکروسلبریتی پژوهش

مأخذ: همان.

 

۴-۳. ترویج شرط‌بندی آنلاین

سلبریتی و شاخ‌های اینستاگرامی همواره یک وجه از حضورشان در شبکه‌های مجازی، وجه اقتصادی است. میکروسلبریتی‌ها جنبه سرگرمی و تفریح شرط‌بندی آنلاین را برجسته می‌کنند و از آن افسانه می‌سازند به‌این‌ترتیب شعارها به‌مرور به افسانه‌های شرط‌بندی آنلاین تبدیل می‌شوند. «لذت در دست شماست!» آنها با تمرکز بر ارتباطات قمارباز را وادار می‌کنند که مفهوم پول را فراموش کند. همه‌چیز در دستان ماست! همه خطرات و آسیب‌های قمار را همین جملات به ورطه فراموشی می‌کشانند. بخت با شما یار است! این شعار به‌گونه‌ای طراحی ‌شده که جنبه معاملاتی قمار و پولی که از دست می‌دهید را فراموش کنید. چنانچه مالباختگان سایت‌های شرط‌بندی به نقش میکروسلبریتی‌ها، اشاره می‌کنند: «هروقت موتور جستجوی اینستاگرام را باز می‌کردم، پویان مختاری را می‌دیدم و تبلیغ‌های رنگارنگ سایت شرط‌بندی‌اش»؛ «بیو پیج را بکش بالا تا خوشبخت شوی. فریب خوردم. فریب همین پست‌ها و تبلیغات. نه‌فقط من که سه رفیقم هم همین بلا سرشان آمد... از سر کنجکاوی عضو سایت‌های شرط‌بندی شدم آن‌هم نه یک سایت. در سه سایت عضو شدم، اولش برای تفریح و سرگرمی. دورهم با رفیقانم جمع می‌شدیم و در سایت پویان مختاری، ساشا سبحانی و میلاد حاتمی عضو شدیم تا ببینیم کدام‌یک از سایت‌ها بهتر برد می‌دهد. از 100 هزار تومان شروع کردم به شارژ کردن حساب‌ها. اولش برای این سرگرمی و کنجکاوی خیلی زود تبدیل شد به یک اعتیاد ویرانگر».

۴-۴. گسترش کلیشه‌های جنسی

کلیشه‌های جنسیتی، تصویر ذهنی یکنواخت و قالب‌بندی رفتارهای خاص زنان و مردان را ارائه می‌دهند که آزمون و بررسی نشده است. در این امر زنان و مردان در جامعه خلق‌وخویی دارند که موجب می‌شود رفتارشان با یکدیگر متفاوت باشد. به‌عبارت‌دیگر، زنان خصوصیاتی دارند که مردان آن را ندارند و برعکس. شبکه‌های مجازی به‌عنوان رسانه نقشی اساسی در جامعه‌پذیری دارند و می‌توانند پدیده کلیشه‌های جنسیتی را تقویت یا تضعیف کنند (صادقی فسایی و همکاران، 1383: 6۹ -6۶). بررسی‌ پیام‌ها نشان‌ می‌دهد میکروسلبریتی‌ها برای به‌دست آوردن مخاطب از کلیشه‌های جنسی به‌وفور استفاده می‌کنند و این کلیشه‌های جنسی میان طرفداران آنها به‌شدت گسترش می‌یابد.

 ۴-۵. گسترش مصرف تظاهری

باکاک معتقد است برخی جامعه‌شناسان مصرف را صرفاً در خدمت رفع نیازهای مادی و جسمانی نمی‌دانند، بلکه از نشانه‌ها و نمادهای فرهنگی و واجد جنبه‌های اجتماعی و فرهنگی انباشته شده می‌دانند. در جامعه ایران نیز اشکال تازه‌ای از مصرف رخ‌ داده و رو به افزایش است که بیش از تحلیل‌های صرف هزینه- فایده‌ای مستلزم تحلیل‌های فرهنگی- اجتماعی است (رضوی‌‌زاده هروی و همکاران، 1396: 42). عوامل متعددی در گسترش مصرف نقش داشته که بی‌شک صنعت تبلیغات از رهگذر میکروسلبریتی‌ها یکی از این عوامل است. اکنون جامعه ایران از مصرف توده‌ای به‌سمت نمایش توده‌ای در حرکت است و دیگر مصرفِ صرف رضایت‌بخش نیست. رضایت، از نمایش مصرف به‌دست می‌آید؛ خوشمزه بودن غذا و لذت بردن از آن رضایت‌بخش نیست. وقتی بسیار راضی می‌شویم که از غذا عکس بگیریم و صدها نفر تصویر آن عکس را در صفحه ما ببینند. نکته دیگری که در این موضوع باید به آن توجه شود این است که مصرف تظاهری در بسیاری از جوامع در «اقتصاد پساکمیابی» یا اقتصاد وفور و نعمت صورت می‌گیرد؛ این در حالی است که در ایران مصرف افاده‌ای در وضعیت «اقتصاد نایابی» در حال رشد است و این تبعات اجتماعی خواهد داشت. به‌عبارت‌دیگر نایاب بودن پول برای خرید است (علی‌خواه، 1399).

۴-۶. انزوای نخبگان

در سال‌های اخیر با توجه به اینکه تعداد کاربران فضای مجازی افزایش چشمگیری داشته است، نخبگان رغبتی به حضور در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی نشان نداده‌اند (مقدس، 1400: 5۸-5۷) و این انزوا و روی‌گردانی آنان از جامعه، بی‌شک تأثیرات مخربی بر علم، سیاست، فرهنگ و جامعه می‌گذارد. نبود نخبگان در شبکه‌های اجتماعی به‌شدت احساس می‌شود و در مقابل میکروسلبریتی‌ها با کمال تعجب و ناباوری جای آنها را در جامعه گرفته‌اند و در شبکه‌های اجتماعی جلوه‌گری می‌کنند.

۴-۷. از بین بردن ارزش‌های والای اجتماعی

ارزش‌های والای اجتماعی و دینی مانند احترام به پدر و مادر، گرایش به رفتارهای نوع‌دوستانه، تقویت بنیاد خانواده و ... اساسی‌ترین بنیاد دینی و اجتماعی در جامعه ما بوده است. ارزش‌هایی که به کمک آن می‌توانند به میزان نظم و همبستگی جامعه پی‌برد؛ زیرا اساس هر جامعه را تعلق شکل می‌دهد که ریشه در وابستگی و ارتباط به جمع یا احساس عضویت دارد؛ بنابراین با تقویت آن می‌توان بر نظم و همبستگی جامعه افزود. این در حالی‌ است که گسترش شبکه اجتماعی و ظهور میکروسلبریتی‌ها فضایی را ایجاد کرده است که این ارزش‌ها در حال تضعیف شدن هستند. میکروسلبریتی‌ها این ارزش‌ها را هدف قرار داده‌اند تا طرفداران بیشتر کسب کنند. در همین راستا چالشی با عنوان چالش لخت کردن یا پایین کشیدن شلوار در اینستاگرام به راه افتاد و عده‌ای از نوجوانان برای جذب طرفدار و لایک بیشتر به آن روی آوردند. این چالش که بیشتر در محیط خانوادگی انجام می‌شد فرد به‌صورت ناگهانی در مقابل دوربین شلوار خواهر یا مادر (یکی از بزرگ‌ترهای خود) و حتی یک رهگذر را پایین می‌کشید. میلاد حاتمی، یکی از میکروسلبریتی‌های اینستاگرام، این چالش را نخستین‌بار در اینستاگرام خود مطرح کرد.

۴-۸. تبلیغات عمل زیبایی

امروزه شاهد گسترش عمل‌های جراحی در جامعه هستیم. با وجود اینکه گرایش به نشان دادن زیبایی در همه افراد طبیعی است اما این موضوع در جامعه در حال گسترش است. این امر از طریق فشارهای هنجاری و نگاه شیء‌گونه به بدن در فرهنگ مصرفی خصوصاً در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها بسیار مطرح می‌شود. بدن و نگرانی نسبت به آن به یکی از موضوع‌های مهم در جامعه تبدیل ‌شده است. پژوهشی که به‌صورت خاص درباره جراحی زیبایی انجام گرفته، نشان می‌دهد جراحی زیبایی موجب اختلال در زندگی روزمره، مخاطرات جسمی، انزوای اجتماعی و وسواس زیبایی می‌شود. همین امر صنعت زیبایی را رونق می‌دهد و در شبکه‌های اجتماعی تبلیغات گسترده‌ای انجام می‌شود. صنعت زیبایی، سبک زندگی میکروسلبریتی‌ها را رسانه‌ای می‌کند و آن را به‌عنوان سبک زندگیِ سزاوار تقلید نشان می‌دهد، اندام میکروسلبریتی‌ها را معیار قرار می‌دهد و برای جامعه «بدن استاندارد» تعریف می‌کند و سایر بدن‌ها غیراستاندارد تعریف می‌شوند.

۴-۹. گسترش فراغت انفعالی

فراغت انفعالی، مقطعی و برنامه‌ریزی نشده، بیشترین استعداد را برای مصرفی شدن فراهم می‌سازد. معنا کردن فراغت به کاری که می‌بایست در برهه زمانی خاص و برای نتایج سریع انجام گیرد، مصرفی شدن آن را به‌همراه دارد. به‌بیان‌دیگر فراغت انفعالی به کالا یا خدماتی تلقی می‌شود که بهره‌مندی از آن به سرگرمی منتهی می‌شود. در تشریح مقوله سرگرمی و تمایز آن با حوزه عام‌تر فراغت، لذت‌بخشی، محدود شدن به افرادی که نقش سرگرم کردن مخاطبان خود را دارند (مانند خوانندگان، بازیگران فیلم و تلویزیون، ورزشکاران و میکروسلبریتی‌ها) وابستگی آن به صنعتی که تولیدکننده و حامی آن است را می‌توان ویژگی‌های مصرف سرگرمی دانست. دنبال کردن سرگرمی در وهله اول و اساساً با هدف کسب لذت فوری صورت‌ می‌گیرد و آن را می‌توان فراغتی اتفاقی خواند که لذت بردن از آن به آموزش و مهارت چندانی نیاز ندارد و بیشتر فراغت‌های بزهکارانه نیز در این مقوله قرار می‌گیرند که خود مستلزم بهره‌مندی از سرمایه فرهنگی و انسانی بالاتری است (ذکایی، 1395: 12۹-12۸). چنانچه در بحث شرط‌بندی‌های آنلاین میکروسلبریتی‌هایی مانند میلاد حاتمی به آن اشاره شد. میکروسلبریتی نوعی فراغت اتفاقی و بدون برنامه، هزینه کردن و استفاده کوتاه و گذرا از فرصت‌های موجود را بر تجربه فراغتی جوانان تحمیل می‌کند.

۴-۱۰. گسترش خشونت کلامی

خشونت آن‌گونه که در افکار عمومی تصور می‌شود، صرفاً محدود به خشونت فیزیکی و بدنی نیست. بسیاری تصور می‌کنند که درگیری‌های فیزیکی یا کتک‌کاری مظهر خشونت است؛ این در حالی است که دامنه تعریف وجوه عینی خشونت لایه‌های گسترده‌تری از رفتارهای انسانی را دربرمی‌گیرد که ازجمله لایه زیرین خشونت کلامی است. خشونت کلامی امروزه همراه انسان وارد شبکه‌های اجتماعی و اینستاگرام شده است و مفاهیم تخصصی درباره خشونت کلامی وارد فرهنگ اصطلاحات اینترنت شده است. از نمونه این مفاهیم می‌توان به «ترول»، «پیام‌های آتشین» و «اوباش اینترنتی» اشاره کرد (عبدالهی‌نژاد و مجلسی، 1397: ۷-۴). میکروسلبریتی برای کسب دنبال‌کننده بیشتر عامدانه پست‌هایی را منتشر می‌کند که به خشونت کلامی دامن ‌زند. در تحلیل اظهارنظرهای پست‌های متعدد، شاهد گسترش خشونت کلامی هستیم. در مورد «کلیپ جدید ساسی مانکن با پورن استار معروف آمریکایی» از میان تحلیل نظر هواداران، اظهارنظرهای مرتبط با خشونت کلامی بسیار زیاد است؛ اظهارنظرهایی که بیان آن به‌لحاظ ادب در اینجا ممکن نیست.

 

۵. جمع‌بندی، نتیجه‌گیری و پیشنهادها

تا چند سال پیش، سلبریتی‌ها برای دیده شدن بیش از امروز، به واسطه‌هایی همچون تلویزیون و سینما نیاز داشتند به‌خصوص در ایران که رادیو و تلویزیون تحت حکمرانی کامل حاکمیت است، ابتکار عمل بیشتر در خدمت نهادهای حکومتی بود و اثرگذاری مستقیم سلبریتی‌ها بر جامعه و خیل هوادارانشان به این شکل نبود. با آمدن و فراگیر شدن شبکه‌ جهانی اینترنت و ظهور وب‌سایت‌ها، بلاگ‌ها، تالارهای گفتگو و ... این پایگاه‌ها نیز به حلقه‌های واسط اضافه شدند؛ اما انقلابی که رخ داد، انقلاب شبکه‌های اجتماعی بود. انقلاب شبکه‌های اجتماعی پدیده‌های متعددی را خلق کرد که یکی از آنها میکروسلبریتی‌هاست. مفهوم میکروسلبریتی کاربردی گسترده، پرتکرار و روزافزون در بین مردم و شبکه‌های اجتماعی داشته است. میکروسلبریتی‌ها دیگر شخصیت یا مفهومی نیستند که تنها در رسانه‌ها و فضای مجازی حضور داشته باشند، بلکه در خلوت افراد و در شخصی‌ترین تصمیم‌گیری‌های آنها به‌خوبی مشاهده می‌شوند. اگر روزی تصور می‌شد که سلبریتی‌ها تنها در ساحت فرهنگ تأثیرگذارند، امروز مسلم شده است که آنها در ساحت‌های متعدد ازجمله اقتصادی و اجتماعی به‌طور گسترده تأثیرگذارند.

 تأثیرات گسترده میکروسلبریتی‌ها در فضا‌های متعدد موجب گسترش پژوهش در این حوزه شده‌ است. یکی از ساحت‌های تأثیر میکروسلبریتی‌ها ساحت اجتماعی است. تاکنون پژوهش‌های پراکنده‌ای در این حوزه صورت گرفته است که بیشتر بر عوامل شکل‌دهنده، سبک زندگی، گونه‌شناسی، کنشگری، زندگی روزمره، خشونت کلامی میکروسلبریتی متمرکز بوده است؛ اما تاکنون پژوهشی انجام نگرفته است که به بررسی پیامد فعالیت‌های میکروسلبریتی‌ها در ساحت اجتماعی و آسیب‌شناسی آن بپردازند. در این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش بودیم که گسترش پدیده میکروسلبریتی در ایران چه پیامدها و آسیب‌هایی در ساحت اجتماعی دارد. در پاسخ به این پرسش با تحلیل اظهارنظرهای کاربران 11 میکروسلبریتی با استفاده از روش مردم‌نگاری اینترنتی به این نتیجه رسیدیم که میکروسلبریتی‌ها آسیب‌های متعددی بر ساحت اجتماعی دارند که شامل تغییر گروه‌های مرجع، ترویج شرط‌بندی آنلاین، گسترش کلیشه‌های جنسی، گسترش مصرف تظاهری، انزوای نخبگان، از بین بردن ارزش‌های والای اجتماعی، گسترش تبلیغات عمل زیبایی، گسترش فراغت انفعالی و خشونت کلامی می‌شود.

ازاین‌رو می‌توان پیشنهادهایی را دراین خصوص بیان داشت:

۱. گسترش سواد رسانه‌ای ازسوی نهادهای متولی، به‌طور خاص صداوسیما،

۲. ضرورت ایجاد سازوکاری حقوقی برای مدیریت محتوایی که میکروسلبریتی‌ها منتشر می‌کنند.

۳. مدیران و سیاستگذاران بهتر است تعامل رسمی و غیررسمی خود را با میکروسلبریتی‌ها افزایش دهند. افزایش تعامل غیررسمی با میکروسلبریتی‌ها و القای حس صمیمیت به آنان ازطرف مدیران باعث می‌شود نوعی صمیمیت عاطفی میان سلبریتی‌ها و ساختار حاکم به‌وجود آید و آنان را بیش‌ازپیش همراه کند.

  1. ۱. آبیدین، کریستال (1398). سلبریتی‌های اینترنتی، ترجمه احسان شاه‌قاسمی، تهران، انتشارات سوره مهر.

    ۲. اسلامی، اللهه، سیدهاشم موسوی و فردین علی‌خواه (1399). «سلبریتی‌های مجازی؛ غریبه‌های آشنا در عصر رسانه‌های اجتماعی گونه‌شناسی زنان مشهور ایرانی در رسانه ‌اینستاگرام»، مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال شانزدهم، ش 59.

    ۳. اکبرزاده جهرمی، جمال‌الدین و مسعود تقی‌آبادی (1398). «ستاره‌های خرد ایرانی در قاب سلفی: مطالعه نشانه‌شناختی شهرت خرد در اینستاگرام»، فصلنامه مطالعات فرهنگ ارتباطات، 20(46).

    ۴. حسینی، فائق و علیرضا دهقان (1399). «مطالعه فرهنگ شهرگی در فضای رسانه‌ای ایران با تمرکز بر کنشگری شهروندان تهرانی در شبکه‌های اجتماعی»، رسانه، ش 120.

    ۵. ذکایی، محمدسعید (1395). فراغت، مصرف و جامعه: گفتارهایی انتقادی، تهران، نشر تیسا.

    ۶. رضوی‌زاده هروی، ندا، علی یوسفی، حسین به‌روان و علی‌اصغر سعیدی (1396). «موجّه‌سازی مصرف تظاهری (مورد مطالعه: مصرف کالاها و خدمات مدیریت بدن در زنان مشهد)»، راهبرد فرهنگ، دوره 10، ش 38.

    ۷. صادقی فسایی، سهیلا و شیوا کریمی (138۳). «کلیشه‌های جنسیتی سریال‌های تلویزیونی ایرانی سال 1383»، زن در توسعه و سیاست، 3(3).

    ۸. عباسی، عاطفه و علی جعفری (1399). «تأثیر کنش‌های اینستاگرامی سلبریتی‌ها بر سبک‌ زندگی کاربران ایرانی»، پژوهش‌های ارتباطی، سال بیست‌و‌هفتم، ش 1، (پیاپی 101).

    ۹. عبداللهی‌نژاد، علیرضا و نوشین مجلسی (1397). «خشونت کلامی در فضای مجازی؛ مطالعه موردی اظهارنظرهای دنبال‌کنندگان در صفحات اینستاگرام هنرمندان ایرانی»، مطالعات رسانه‌های نوین، سال چهارم،‌ ش ۱.

    ۱۰. علی‌خواه، فردین (۱۳۹۹). «حرکت از مصرف انبوه به نمایش انبوه»، moroor.org www.

    ۱۱. کشور، آلیس (1398). فرهنگ شهرت، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.

    ۱۲. محسنیان‌راد، مهدی (1399). رسانهشناسی، تهران، انتشارات سمت.

    ۱۳. مقدس، عاطفه (1400). «مطالعه تأثیر کنش‌های سیاسی سلبریتی‌ها بر کاربران شبکه اجتماعی»، فرهنگ شهرت، سال دوم. ش 5.

    ۱۴. مهرپرور، سمانه (1398). «بازنمود زندگی روزمره در صفحات میکروسلبریتی‌های زن اینستاگرام»، مطالعات ماهواره و رسانه‌های جدید، ش 18 و 19.

    1. Bowler, Jr Gary M. (2010). "Netnography: A Method Specifically Designed to Study Cultures and Communities Online", The Qualitative Report, Vol. 15.
    2. Draper, P. (2008). "On Disintermediated Culture, Education, and Craft", Paper Presented to the Fourth Annual Art of Record Production Conference, Lowell, M.A.
    3. Driessens, Olivier (2013). "The Celebritization of Society and Culture: Understanding the Structural Dynamics of Celebrity Culture", International Journal of Cultural Studies, 16(6).
    4. Dyer, R. (2004). Heavenly Bodies: Film Stars and Society, 2nd edn, New York, Routledge.
    5. Kellner, D. (2009). "Barack Obama and Celebrity Spectacle", International Journal of Communication 3. Available at: http://ijoc.org/ojs/index.php/ijoc/article/view/559 (accessed August 2012).
    6. Khamis, Susie, Lawrence Ang and Raymond Welling (2016). "Self-branding, ‘Micro-celebrity’ and the Rise of Social Media Influencers", Celebrity Studies. 10.1080/19392397.2016.1218292.
    7. Kozinets, Robert V. (2021). Netnography Unlimited, Routledge.
    8. Krotz, Friedrich (2009). "Mediatization: A Concept with Which to Grasp Media and Societal Change", In: Lundby K (ed.) Mediatization: Concept، Changes، Consequences, New York: Peter Lang.
    9. Neuman, W.L. (2013) Social Research Methods: Qualitative and Quantitative Approaches, 7th Edition, Boston: Allyn and Bacon.
    10. Senft, Terri (2013). "Microcelebrity and the Branded Self", In a Companion to New Media Dynamics, January.
    11. Senft, Theresa M. (2008). Camgirls: Celebrity & Community in the Age of Social Networks, New York, Peter Lang Publishers.
    12. www.hypeauditor.com