زینالی, امیرحمزه, محمد کوره پز, حسین. (1397). قانونگذاری جنایی در پرتو نظریه مصالح (مهندسی اجتماعی): با تأکید بر نهاد تعویق صدور حکم. مجلس و راهبرد, 25(93), 209-236.
امیرحمزه زینالی; حسین محمد کوره پز. "قانونگذاری جنایی در پرتو نظریه مصالح (مهندسی اجتماعی): با تأکید بر نهاد تعویق صدور حکم". مجلس و راهبرد, 25, 93, 1397, 209-236.
زینالی, امیرحمزه, محمد کوره پز, حسین. (1397). 'قانونگذاری جنایی در پرتو نظریه مصالح (مهندسی اجتماعی): با تأکید بر نهاد تعویق صدور حکم', مجلس و راهبرد, 25(93), pp. 209-236.
زینالی, امیرحمزه, محمد کوره پز, حسین. قانونگذاری جنایی در پرتو نظریه مصالح (مهندسی اجتماعی): با تأکید بر نهاد تعویق صدور حکم. مجلس و راهبرد, 1397; 25(93): 209-236.
قانونگذاری جنایی در پرتو نظریه مصالح (مهندسی اجتماعی): با تأکید بر نهاد تعویق صدور حکم
1دکتری حقوق کیفری و جرمشناسی، دانشکده حقوق، دانشگاه تربیت مدرس
2دانشجوی دکتری حقوق کیفری و جرمشناسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه علامه طباطبائی
چکیده
در یک بُرش تاریخیِ طولانی، پایبندیِ افراطی قانونگذار به قاعدههای حقوقیِ غیرقابل انعطاف و سخت ازیکسو و نیز اتخاذ رویکرد قضاییِ جزماندیشانه و فنی محض به مقررههای قانونی در فهمِ آن نزد دادرسان ازسویدیگر، موجب شد تا در وهله نخست، قوانین در بافتی زاییده شوند که قانونگذار کمترین توجهی به شرایط اجتماعی، مناسباتِ اقتصادی، بسترهای فرهنگی و یافتههای دیگر علوم اجتماعی نداشته و در وهلۀ پسینی نیز، حکمِ دادرس «ناعادلانه» جلوه کند؛ زیرا بیشک چنین حکمی در تأمین دفاع اجتماعی ناموفق بوده یا مصالح بزهکار و بزهدیده را نادیده انگاشته است. در مخالفت و بهمنظور برونرفت از چنین شکلگرایی حقوقی است که نظریه مصالح (مهندسی اجتماعی) بیان میدارد: باید به دنبال ایجاد نظامی از ارزشها بود که با آن بتوان مصالحِ متضاد را سنجید، ارزشگذاری کرد و میانشان توازن و توافق برقرار ساخت. ایجاد توازن میان مصالح مختلف پس از افراط و تفریطهای صورت گرفته در برشهای تاریخیِ گوناگون، امروزه موضوع حقوق کیفریِ مدرن است. قانونگذار ایرانی بهویژه درخصوص نهادهای ارفاقی نظیر نهاد تعویق صدور حکم در قانون مجازات اسلامی 1392، سه مصلحت اساسی را پیگیری کرده است؛ تأمین دفاع اجتماعی، اصلاح و بازسازگاریِ بزهکار و حمایت از بزهدیده. در نوشتار حاضر، این نهاد در بستر نظریه مصالح با رویکردی جرمشناختی مورد تحلیل قرار گرفته و میزان موفقیت قانونگذار در ایجاد توازن میان مصالح گوناگون بررسی شده است.
Criminal Legislation in the Light of Theory of [Legal] Interests (Social Engineering): Emphasizing the Institution of Sentencing Deferment
نویسندگان [English]
A Z1؛ H M2
1P
2S
چکیده [English]
The legal realism school believes that, without regard to the social conditions, there can be no satisfactory understanding of the science of law and the insights and other findings of the social sciences must be incorporated into science of law. It is desirable for the legislator and the judge to be aware of the social and economic conditions associated with their decisions, as well as the socio-economic effects of it and to be equipped with other social sciences. One of the influential theories within this school is the "Rosco Pound" social engineering theory. He considers the jurist as "social engineer" and law as "society engineering". "Pound" believes that it should seek to create a system of values that can be used to measure conflicting material, and value and balance between them. Balancing the various materials after going to extremes in various historical periods, today is the subject of modern criminal law. The Iranian legislator has pursued three main points in connection with the leniency institutions such as the Institution of Sentencing Deferment in the Islamic Penal Code 1392 (2013); Providing Social Defense, Correction, and reconciliation of the criminal and protection the victim. In the present paper, this institution is analyzed in the context of theory of [legal] Interests with a criminological approach and is examined the rate of success of the legislator in balancing between various materials.
کلیدواژه ها [English]
Legal Realism, Social Engineering, Theory of [Legal] Interests, The Institution of Sentencing Deferment
مراجع
1. آقایی جنتمکان، حسین (1390). حقوق کیفری عمومی (براساس لایحه مجازات اسلامی)، جلد دوم، چاپ نخست، تهران، جنگل جاودانه.
2. آنسل، مارک (1375). دفاع اجتماعی، ترجمه محمد آشوری و علیحسین نجفی ابرندآبادی، چاپ سوم، تهران، دانشگاه تهران.
3. استفانی، گاستون، ژرژ لواسور و برناردر بولوک (1377). حقوق جزای عمومی، ترجمه حسن دادبان، جلد دوم، چاپ نخست، تهران، دانشگاه علامه طباطبائی.
4. بابایی، ایرج (1386). «مبانی نظری رویکرد تحلیل اقتصادی حقوق»، فصلنامه پژوهش حقوق و سیاست، ش 23.
5. بوهلاندر، مایکل (1389). قانون مجازات آلمان، ترجمه اصلی عباسی، چاپ نخست، تهران، مجد.
6. توجهی، عبدالعلی و حسین محمد کورهپز (1392). «درآمدی بر نهاد تعویق صدور حکم در حقوق ایران، آلمان و فرانسه»، فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، ش 5.
7. جمشیدی، علیرضا (1382). «گفتمان سیاست جنائی در لایحه قضائی قانون تشکیل دادگاه اطفال و نوجوانان»، مجله حقوق و قضایی دادگستری، ش 45.
9. دادستان، پریرخ (1389). روانشناسی جنائی، چاپ هفتم، تهران، سمت.
دوگلاس، گیلیان (1383). «حق کودک بر خطاکاری: مسئولیت کیفری و صغیر نابالغ، ترجمه و تلخیص نسرین مهرا، مجله الهیات و حقوق، ش 13.
رایجیان اصلی، مهرداد (1385). «تحول حقوق جهانی بزهدیدگان بر پایه اصل همترازی حقوق بزهدیده و متهم در بستر دادرسی عادلانه»، مجله حقوقی دادگستری، ش 57-56.
زینالی، امیرحمزه (1389). «رویکرد جرمشناختی به نهاد آزادی مشروط»، در مجموعه مقالات صد مقاله صد وکیل، انتشارات کانون وکلای دادگستری مرکز.
کاتوزیان، ناصر (1377). فلسفه حقوق، جلد اول، تهران، شرکت سهامی انتشار.
کوشا، جعفر و باقر شاملو (1376). «نوآوریهای قانون جدید جزایی فرانسه (مصوب 1992)»، مجله تحقیقات حقوقی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی، ش 20-19.
گسن، ریموند (1379). جرمشناسی کاربردی، ترجمه مهدی کینیا، چاپ نخست، تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبائی.
لوترمی، لورانس (1387). بایستههای حقوق کیفری عمومی فرانسه، ترجمه محمود روحالامینی، چاپ نخست، تهران، نشر میزان.
مؤذنزادگان، حسنعلی و حسین محمدکورهپز (1395). «ضمانتهای اجرایی نقض حقوق شهروندی در فرایند تحقیقات پلیسی»، دو فصلنامه آموزههای حقوق کیفری، ش 11.
نجفی ابرند آبادی، علیحسین و حمید هاشم بیگی (1390). دانشنامه جرمشناسی، چاپ دوم، تهران، انتشارات گنج دانش.
نجفی ابرند آبادی، علی حسین (1381). از حقوق کیفری بزهدیدهمدار تا عدالت ترمیمی، چاپ اول، دیباچه در: بزهدیده در فرایند کیفری، نوشته: مهرداد رایجیان اصلی، تهران، انتشارات خط سوم.
ولد، جرج، توماس برنارد و جفری اسنیپس (1390). جرمشناسی نظری، ترجمه علی شجاعی، چاپ چهارم، تهران، سمت.
ویلیامز، فرانک پی و ماری لین دی مک شین (1383). نظریههای جرمشناسی، ترجمه حمیدرضا ملکمحمدی، چاپ نخست، تهران، میزان.
Alexander, Rudolph (1992). "Victims' rights and the Son of Sam Law: Implications for Free Speech and Research on Offenders", Criminal Justice Policy Review, Vol. 6.
Bodenheimer, Edgar (1974). Jurisprudence: The Philosophy and Method of the Law, Harvard University Press (Review Edition).
Duxbury, Neil (1995). Patterns of American Jurisprudence, Oxford University Press.
Freeman, Michael and Dennis Lord Lloyd of Hampstead (1985). Lloyd’s Introduction to Jurisprudence, London, Stevens Carswell.
Grant, William (1988). Sentence Deferred-useful Psychiatric Recommendation, Psychiatric Bulletin.
Posner, Richard (1990). The Problems of Jurisprudence. Cambridge, Mass, Harvard University Press.
_____ (1987). "The Decline of Law as an Autonomous Discipline: 1962-1987", Harvard Law Review, Vol. 100.
Pound, Roscoe (1912). "The Scope and Purpose of Sociological Jurisprudence", Harvard Law Review, Vol. 25, No. 2.
Smith, B. L. (1988). "Victims and Victims’ Rights Activists: Attitudes Toward Criminal Justice Officials and Victim-related Issues", Criminal Justice Review, Vol. 13, No. 21.
Tomas, David (2008). Sentencing Referecer, London, Seet & Maxwell.
Viano, E. (1987). Victims' Rights and the Constitution: Reflections on a Bicentennial, Crime and Delinquency, Vol. 33, No. 4.